26 دی 1402 - 14:24

کیفیت و کمیت اشتغال در ایران

اشتغال در یک اقتصاد مهم است، اما کیفیت اشتغال، از کمیت آن مهم‌تر است.
کد خبر : 15871

پایگاه رهنما:

اشتغال در یک اقتصاد مهم است، اما کیفیت اشتغال، از کمیت آن مهم‌تر است. بر اساس آمار‌های مرکز آمار ایران، جمعیت جویای کار (اعم از آن‌ها که پیدا می‌کنند یا نه) اعلام می‌شود. در این میان، آمار تعداد شاغلین و بیکاران نیز ذکر می‌شود. آمار شاغلین نیز خودش به تمام‌وقت و پاره‌وقت تقسیم می‌شود. از این نظر، طبیعی است که هر چه سهم شاغلین تمام‌وقت نسبت به شاغلین پاره‌وقت بیشتر شود، کیفیت اشتغال بالا رفته است؛ چون شغل پاره‌وقت گاهی آن‌قدر درآمد کمی دارد که عملاً هزینه‌های خود فرد را نیز پوشش نمی‌دهد، چه رسد به خانواده‌اش. همچنین در میان شاغلین تمام‌وقت نیز بر اساس یک دسته‌بندی، ما ۹ دسته شغل داریم؛ اولین دسته مربوط به «قانون‌گذاران، مقامات عالی‌رتبه و مدیران» است که تخصص بسیار بالایی می‌خواهد. هر چه به سمت دسته‌های پایین‌تر می‌رویم، نیاز به تخصص (و به تبع آن دستمزد) کم می‌شود. آخرین دسته، مربوط به «کارگران ساده» است. با این دو زاویه نگاه، در یادداشت حاضر به بررسی کیفیت و کمیت اشتغال در ایران پرداخته‌ایم.

• وضع اشتغال کامل
آمار‌های مرکز آمار نشان می‌دهد تعداد شاغلین بالای ۱۵ سال از ۲۴ میلیون و ۷۰ هزار نفر در پاییز ۱۴۰۱ به ۲۴ میلیون و ۷۷۶ هزار نفر در پاییز ۱۴۰۲ رسید؛ یعنی بیش از ۷۰۵ هزار نفر اشتغال بیشتر. در این میان سهم اشتغال ناقص از ۹.۵ درصد (۲ میلیون و ۲۷۵ هزار نفر) در پاییز ۱۴۰۱ به ۸.۱ درصد (۲ میلیون و ۸ هزار نفر) کاهش یافت. به لحاظ بخش‌های اقتصادی نیز در این دوره، سهم اشتغال در کشاورزی و صنعت کاهش یافته و سهم اشتغال در خدمات افزایش پیدا کرده است؛ بنابراین به جهت اینکه اشتغال افزایش یافته است، رشد کمیت خوب است، اما لازم است رشد بیشتری داشته باشیم. ۷۰۰ هزار نفر در هر سال به‌قدری کم است که اگر بخواهیم بیکاری (به معنای واقعی کلمه) ریشه‌کن شود، دست‌کم به ۱۵ سال زمان نیاز داریم. در مورد کیفیت اشتغال نیز، اینکه سهم مشاغل تمام‌وقت بیشتر شده و سهم مشاغل پاره‌وقت کم شده، نشان‌دهنده‌ی بهبود سطح کیفیت اشتغال است. به‌طور کلی نرخ بیکاری در پاییز ۱۴۰۲ برابر با ۷.۶ درصد است. این نرخ در پاییز ۱۴۰۱ برابر با ۸.۲ درصد بود.

• طبقه‌بندی ۹ گانه
به لحاظ طبقه‌بندی ۹ گانه مشاغل نیز می‌توان آمار ایران را با سایر کشور‌ها مقایسه کرد. همچنین می‌توان ایران را با سال‌های پیشین خودش مقایسه کرد. دسته اول (قانون‌گذاران، مقامات عالی‌رتبه و مدیران) در سال ۱۳۸۴، ۳.۱ درصد کل اشتغال را تشکیل می‌دادند. این سهم در سال ۱۳۸۷ به ۲.۴ درصد کاهش یافت و در سال ۱۳۹۱ مجدداً به ۲.۶ درصد افزایش یافت. دسته دوم (متخصصان) در سال ۱۳۸۴ سهم ۸.۲ درصدی از اشتغال داشتند. این سهم در سال ۱۳۸۷ به ۷.۸ درصد کاهش یافت و دوباره در سال ۱۳۹۱ به ۸.۵ درصد افزایش یافت. دسته سوم (تکنسین‌ها و دستیاران) از ۴.۷ درصد در سال ۱۳۸۴ به ۴.۸ درصد در سال ۱۳۸۷ و ۵.۳ درصد در سال ۱۳۹۱ افزایش یافت. در سطوح پایین، می‌توان دسته هشتم (متصدیان ماشین‌آلات و دستگاه‌ها، مونتاژکاران و ...) را نام برد. این دسته از ۱۰.۷ درصد در سال ۱۳۸۴ به ۱۲.۱ درصد در سال ۱۳۸۷ و ۱۲.۴ درصد در سال ۱۳۹۱ افزایش یافت. همچنین دسته آخر (کارگران ساده) از ۱۴.۴ درصد در سال ۱۳۸۴ به ۱۵.۷ درصد در سال ۱۳۸۷ و ۱۶.۹ درصد در سال ۱۳۹۱ افزایش یافته است؛ بنابراین در مجموع می‌توان گفت در بلندمدت و از نظر تخصص‌گرایی، کیفیت اشتغال در کشور کاهش پیدا کرده است. اگر با این دسته‌بندی، آمار اشتغال دهه‌ی ۱۳۹۰ هم منتشر شود، بعید است به نفع تخصص‌گرایی باشد؛ چرا که میانگین رشد اقتصادی این دهه نزدیک به صفر بوده، تا جایی که رهبر انقلاب آن را به «دهه‌ی تعطیل نسبی مسائل اقتصادی» تعبیر کردند.

• سایر کشور‌ها
مقایسه ایران به سایر کشور‌ها نیز جالب است. آمار کشور‌های دیگر مربوط به سال ۲۰۰۸ است. در استرالیا ۱۱.۱ درصد از اشتغال به دسته اول اختصاص دارد و کارگران ساده تنها ۷.۶ درصد را تشکیل داده‌اند. این رقم در کانادا برای دسته اول برابر با ۹.۳ درصد است و کارگران ساده تنها ۸ درصد را به خود اختصاص داده‌اند. در آلمان دسته اول ۷.۱ درصد را تشکیل داده‌اند و کارگران ساده تنها ۸.۶ درصد را تشکیل داده‌اند. در مالزی دسته اول ۷ درصد و دسته کارگران ساده ۱۱ درصد بودند. در مکزیک دسته اول تنها ۲ درصد و دسته کارگران ساده ۱۸.۹ درصد را تشکیل داده‌اند؛ بنابراین آمار‌ها می‌توان گفت هر چه کشور‌ها توسعه‌یافته‌تر هستند، دسته‌های بالایی که به تخصص بیشتری نیاز دارند سهم بالاتری از اشتغال را از آن خود می‌کنند و دسته‌های پایینی که تخصص کمتری نیاز دارند، عملاً سهم کمتری دارند. هر چه سطح توسعه کشور‌ها کمتر شود، این نسبت‌ها برعکس می‌شوند. ایران در مجموع از برخی کشور‌ها وضع بهتری دارد و از کشور‌های توسعه‌یافته وضعش بدتر است. با این حال در سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱ نیز کیفیت اشتغال از این نظر کاهش یافته است.

ارسال نظرات